از همان روزی که دستهای حضرت قابیل

گشت الوده به خون حضرت هابیل

ادمیت مرده بود گرچه ادم زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختنند

ازهمان روزی که باشلاق و خون دیوار چین را ساختند

ادمیت مرده بود گرچه ادم زنده بود

بعد هی دنیا پر از ادم شد و این اسباب گشت و گشت

سالها از مرگ ادم هم گذشت

ای دریغا ادمیت برنگشت

قرن ما قرن مرگ انسانیت است

سینه دنیا از خوبیها تهی است


لاویها - بهترین سایت عاشقانه | لاوی ها | رمان | چت روم | داستان | اس ام اس | عکس | آهنگ | کلیپ | کارت پستال | دانلود | لاو | Loveha.iR

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jennifer چکاوک مبلمان مدرن-میز ناهارخوری-میز تلویزیون-مبل راحتی onvan cinema iran اتاق فرار دگــمـه بهترین فیلمهای ایران و جهان ahvaz